ممکنه مشکل شما تو نوشتنِ فیلمنامه، انگیزه نباشه. شاید تو ایده هاتون باشه که خیلی الهام بخش نیستن. همه چیز با یه ایده آغاز می شه. اونچه در ادامه میاد:

شخصیت پردازی – طرح داستان – چهارچوب

 آیا جالب نبود اگه می تونستین دکمه صفحه کلید رو فشار دهید و یه ایده عالی روی صفحه نمایش ظاهر بشه؟ یا خلاقیتتون ناگهان به کار بیفته؟

متأسفانه هرچه بیشتر سعی کنین خلاق باشین، بیشتر و بیشتر از دستتون فرار میکنه.

به زور هم که نمی شه. اما راه هایی برای خلاق تر بودن وجود داره.

در واقع، همه ما خلاقیم.

مسئله دست یابی به ذهن ناخودآگاهتونه،

و این کار زمانی ساده تره که آرامش بیشتری داشته باشین و به اون فکر کنین.

• مناسک صبحگاهی برای خودتون تدارک ببینین تا شما رو وارد حیطه خلاقیت کنه!

با توجه به این نظریه که انجام کارهای بی تفکر، ذهن رو برای خلاق تر بودن رها می سازه، اگه این شیوه رو هر صبح ادامه بدی، به یه عادت بدل می شه.

و شما قادر خواهید بود به طور خودکار خلاقانه کار کنین به طوری که میتونین هنگام دوش گرفتن، رانندگی ، باغبانی یا آشپزی ایده های نو پیدا کنین.

ذهنتون استراحتی می کنه و فرصت پیدا میکنه تو ناخودآگاهتون جولان بده.

همون طور که لئو تولستوی گفته : « قاعده مندی شرط اول کاره.»

• کارهای جدید انجام بدین!!!

شاید این نکته در تضاد با قبلی به نظر برسه، اما این درباره به مبارزه طلبیدن ذهنتونه و ایجاد تداعی های تازه.

کاری رو انجام بدین که تا حالا انجام ندادین. سرگرمی جدیدی پیدا کنین. گردش کنین، چادر بزنین.

از هنرهایی غیر از سینما و تلویزیون لذت ببرین. به گونه های جدید موسیقی گوش بدین.

مجلاتی رو مطالعه کنین که قبلا حتی از وجودشون بی خبر بودین. به جای رفتن سرکار با اتومبیل خودتون در صورت امکان با اتوبوس یا دوچرخه برین.

ناهار رو بیرون با افراد جدیدی میل کنین. برای تعطیلات به جای جدیدی برین.

نواختن یک ساز موسیقی رو یادبگیرین. محیط نوشتن خودتون رو تغییر بدین. مسئله خونه تکونیه.

باید دیار آشنا و راحت خودتون رو ترک کنین و رهسپار برهوت حستون بشین. اون چه کشف می کنین شگفت آوره.

خودتون رو کشف میکنین.

همون طور که آلن آلدا گفته: « خلاقه مکانیه که هیچ کس قبلا اونجا نبوده.»

• ایده ها رو ترکیب کنین!

بر مبنای این نظریه که خلاقیت کنار هم قرار دادن دو مفهوم به ظاهر بی ارتباطه، سعی کنین ایده های قدیمی رو ترکیب کنین.

نگاه کنین به  فیلم های: کابوی ها و بیگانه ها، آبراهام لینکلن : شکارچی خون آشام ، غرور و تعصب، مرده های متحرک.

این کار می تونه ترکیب تیپ های شخصیتی دوره های مختلف، ترکیبِ لوکیشن با طرح هایِ داستانی یا ترکیبِ موقعیت با تم هایِ مختلف باشه.

هرچه این آیتم ها متفاوت تر باشه بهتره.

• هدف روشنی تعریف کنین!

پیش از اون که بتونین چیز ارزشمندی خلق کنین، باید بدونین اون چیز چیه؟

آیا می خواین به ایده اصیلی برای یه فیلم کوتاه دست پیدا کنین؟

اگه فیلم سینماییه، تو چه ژانریه؟

وقتی کریستوفر نولان فیلم تلقین Inception رو می آفرید، می دونست که جزییات زیادی خواهد داشت. برای همین لازم بود نوع داستان مناسب رو پیدا کنه. وقتی فیلم های ژانر سرقت به ذهنش اومد، موتور محرکه به راه افتاد.

وقتی با ژانر یا نوع فیلم کنار اومدین، فهرستی از 10 فیلم برتر تو این ژانر تهیه کنین و ببینین چطوری می تونین با وجود محدودیت هایی که تو این ژانر موجوده  چیز منحصر به فردی خلق کنین. مراقب باشین خیلی از این محدودیت ها رو برجسته نکنین.

• باکتون رو پر از بنزین کنین!

باید داده های فراوونی  داشته باشین. همه چیز بخونین. به همه چیز گوش بدین.

تو فیلم اتصال کوتاه Short Circuit به کارگردانی جان بدهام میگه:

« ربات شماره پنج همه دایره المعارف ها ، مجله ها، روزنامه ها و کانال های تلویزیونی رو زیر و رو می کرد و باز هم می گفت، اطلاعات ، اطلاعات، اطلاعات.»

مثل ربات شماره پنج، شما و همه هنرمندا باید مثل اسفنج خودتون رو تو دنیای بیرون غرق کنین و تا اون جا که می تونین اطلاعات جذب کنین.

نه تنها برای این که بدونین قبلا چه کارهایی در این باره انجام شده، بلکه برای این که زندگی تون رو با مواد خام کافی پر کنین که بتونین آخر کار اون ها را به روی صفحه کاغذ بیارین.

همون طور که سارک، مشاور خلاقیت، می گه:« تو بحبوحه زندگی روزانه مون،

باید آب میوه ای که برای تغذیه روح های خلاقه مون لازم است پیدا کنیم.»

• استراحت های کوتاه فعال ساز به خودتون بدین!

وقتی مسئله خلاقیت در میونه، بعضی از شما دوست ندارین منتظر جرقه الهام بخش بمونین.

بله باید فعال باشین. اما نمی تونین خلاقیت رو به زور به دست بیارین، چون ذهن شما مقاومت میکنه.

یکی از روش های فوق العاده فعال سازی ذهن، داشتن استراحت های کوتاه مدت تو فواصل زمانی معینه.

تکنیک پومودورو « Pomodoro » که می گه:

25 دقیقه تمرکز روی یه موضوع و پنج دقیقه استراحت ‌برای این کار عالیه.

تو این پنج دقیقه استراحت: 

می تونین حرکات کششی انجام بدین، بالا و پایین بپرین، حرکت شنا انجام بدین تا خون به مغزتان پمپاژ بشه.

جمله های الهام بخش بخونین، به موسیقی های انگیزه بخش گوش کنین.

بازی کامپیوتری کوتاهی انجام بدین، یا معماهای ذهنی سودوکو یا جدول حل کنین.

• هر روز ورزش کنین!

بدنتون رو تکان بدین، به ویژه قبل از این که بخواین دست به کار خلاقیت بشین،

دلیل خاصی هست که بسیاری از نویسنده ها پیاده روی رو دوست دارن.

این کار جریان خون رو به مغز افزایش می ده، ورزش الزاما نباید به عرق ریختن یا به نفس نفس افتادن منجر بشه. همون پیاده روی کافیه.

• چرت بزنین!!!

لئوناردو داوینچی، آلبرت انیشتین و توماس ادیسون تو چه چیز مشترک بودن؟

همه اون ها خدمات خلاقانه بزرگی به بشریت کردن و همه اون ها به چرت زدن ارادت داشتن.

این کار فقط مخصوص باباهای مدرسه نیست. اگر بخواین تو اوج خلاقیت باشین، چرت بزنین.

باتری تون را شارژ مجدد می کنه و به ذهنتون اجازه می ده تو جاهایی که نیازمند الهام باشین، جولان بده.

اگه قبول ندارین از برادران کوئن بپرسین که معروفن به این که هنگام نوشتن فیلمنامه بیشتر روز رو در حال چرت زدن هستن.

• از سرعت خود کم کنین!

ما تمایل داریم تو خط سرعت سیر کنیم. فست فود می خوریم، با عجله از جایی به جای دیگر می ریم.

مدام تو رفت و آمدیم. برای سرعت ارزش قائلیم. با این همه، بیشتر الهامات خلاقانه با عجله اتفاق نمی افته.

معمولا تو ساعات آرامش ظاهر می شه. برای همین سعی کنین از سرعت خودتون کم کنین و زمان های آرامی که در اختیار دارین، با تفکر آرام ارج بذارین.

• بنگاه ذهنیِ مخصوص خودتون رو افتتاح کنین!

 کاری رو انجام بدین که پیکسار انجام می ده و خودتون رو با افراد خلاق دیگه برای جلسه های بارش ذهنی محصور کنین.

لازم نیست همه اون ها نویسنده باشن، در واقع بهتره  این افراد خلاق از حرفه های مختلف باشن، مثلا آهنگساز، شاعر، هنرمند یا حتی تاجر.

• بدونین قبلا چه کارهایی انجام شده !

یادم نمی آد چند نفر به من گفتن:

این واقعا یه ایده تازه ست. قبلا انجام نشده.

اما بعد از گذشت چند ثانیه اسم دست کم سه فیلم یا رمان منتشر شده رو دقیقا با همون موضوع براشون بشمرم.

حکایتِ همون مثل قدیمیه که می گه:

« اول باید قواعد رو بشناسین بعد اون ها رو بشکنین.»

برای رسیدن به چیزی که قبلا انجام نشده، باید بدونین قبلا چه چیزهایی انجام شده.

وظیفه شما اینه که از اون چه خوب فروش کرده، در حال تهیه ست، در حال تولیده، اکران شده، زیر چاپه و غیره ،مطلع باشین.

برای همین اگه به اون ایده محشر دست پیدا کردین و بعد متوجه شدین چهار طرح دقیقا شبیه اون تو دست تهیه ست، اون رو کنار بذارین و از نو آغاز کنین.خوبیش اینه که به فکر کردن به ایده های نو ادامه بدین.

این نکات رو فقط نخونین، به اون ها عمل کنین. فراموش نکنین که همه چیز رو یادداشت کنین.

چون نمی دونین کِی اون الهه الهام بخش، اون ایده فیلم بزرگ رو تو گوشتون زمزمه می کنه.

این مقاله را از مجله فیلم نگار- شماره 104 به نوشته ی کارل ایگلیسیاس برداشتیم.

بیشتر بخوانید: سه گام مهم برای خلاقیت و ایده پردازی

بیشتر بخوانید: موتور ایده یابی انیمیشن را با ۸ راهکار ساده روشن کنید!