عروسک ها درآخرزمان

گفت وگو از بیل دسوویتز/ ترجمه امیرعلی نصیری

با نمایش انیمیشن 9 دوره زمانی جدیدی درداستانگویی با انیمیشن آغاز می شود. شین آکر فارغ التحصیل برجسته دانشگاه کالیفرنیا درلس آنجلس UCL است که با انیمیشن کوتاه 9 نامزد جایزه اسکار و برنده جایزه ازجشنواره معتبر siggraph شد.او چهارسال، شدیداً درگیرساخت انیمیشن رایانه ای آخرالزمانی خود بوده است.

چرا انیمیشن 9 اینقدر اهمیت پیداکرده است؟

جیم لملی (تهیه کننده برگزیده) ابتدا به آن علاقه نشان داد، سپس ازطریق مایک سیپمسن به تیم برتون معرفی و پای استودیوی فوکوس وسط کشیده شد. آکردراین مصاحبه انحصاری ازتجربه ساخت این فیلم وپروژه های آتی خود می گوید.

ایده ساخت نسخه بلندی از انیمیشن 9 اولین بار چطور مطرح شد؟

بعد ازساخت نسخه کوتاه، هیچ ایده یا متن طولانی تری درذهن نداشتم؛ درعوض، سرشاراز تخیل درباره گذشته وجهان شخصیت ها بودم.ماجرا تقریباً اینگونه شروع شد.سپس دیدم را وسیع تر و تلاش کردم تا ازاین ماجراها داستانی یکپارچه درآورم.

البته همه این مسایل به معنی صرف چهارسال دیگر بر روی فیلمی بود که خودش چهارسال ونیم وقتم را گرفته بود! باید به پرسش های زیادی پاسخ داده می شد؛ مثلاً این شخصیت ها ازکجا آمده اند وشماره های آن ها چه معنی دارد.

ساخت انیمیشن را در کجا انجام دادید؟

این هم داستان جالبی دارد: درشعبه لوکزامبورگ Attitude studio کار را شروع کردیم. هفت ماه آنجا مشغول بودیم تا اینکه برایمان محرز شد کار دراین استودیو به انجام نمی رسد؛ منظورم این است که آنها هنرمندان مستعد زیادی دارند،اما فرایند انجام کارپاسخگوی نیازهای ما نبود.

پس اینگونه بود که پای استودیوی starz وسط کشیده شد؟

بله. بعد ازاین که تصمیم به تغییراستودیوگرفتیم، خانمی به اسم جینکو گوتو به من معرفی شد؛ اوبرروی درجست جوی نیمو و بعضی ازکارهای دیزنی کارکرده بود. بنابراین تبدیل به قهرمان پروژه ما شد.هدف او به انجام رسیدن این کار و با هرهزینه ای بود؛ بدین شکل ازاستودیوی starz درتورنتو سردرآوردیم.

کمی درباره ظاهرشخصیت ها صحبت کنیم؛ به نظر می رسد که از تکنیک استاپ موشن می آید؟

وقتی که درحال ساخت نسخه کوتاه فیلم بودم، به این مساله فکر می کردم که انیمیشن های رایانه ای کمی با ظاهرو بافت واقعی-نظیرفیلم های سینمایی –وجود دارد؛ به همین خاطر،از فیلم های زیادی الهام گرفتم.

باورپذیری زیادی درانیمیشن های استاپ موشن وجود دارد؛ چون هنرمند با دست خودش وبه صورت مکانیکی عروسک ها را می سازد وحرکت می دهد. برای همین تصمیم به استفاده ازاین ظاهر و بافت گرفتم.

چطور با رایانه موفق به انجام این کار شدید؟

درهنگام ساخت فیلم کوتاه، تصمیم داشتم ازهمان استاپ موشن استفاده کنم، اما متوجه شدم که دراستفاده ازدوربین محدودیت زیادی ایجاد می کند. پس مصمم شدم تا این حس، جذابیت و طراحی را به دنیای رایانه بیاورم تا دوربین را به هر طریقی که می خواهم حرکت دهم؛ درعین حال، به زبان سینمایی وفادار ماندم همان کاری که پیکسار می کند.

ومحیط؛ تاثیر زیادی از نقاشی های اروپایی شرقی پذیرفته است؟

ما می خواستیم که این مساله در سطوح زیادی نمایانگر باشد. بنابراین وقتی که به شخصیت ها نزدیک می شوید، جزئیات بیشتر وبیشتری برای شما آشکارمی شود. می دانستیم که وقت زیادی با شخصیت ها صرف خواهد شد و به همین خاطر، جزئیات وبافت زیادی را برای آنها درنظرگرفتیم تا باورپذیرتر شوند.

وقتی نمای نزدیکی ازشخصیت ها داریم، باورپذیر و لمس کردنی هستند و هنگامی که آنها را درنمای دور می بینیم، به نظر می آید که در بین این نقاشی ها حرکت می کنند. با چنین تمهیداتی است که دنیای فیلم تاریک، آخرالزمانی و شاعرانه شده است.

 تجربه همکاری با تیم برتون چگونه بود؟

بعد از این که ازبینش سینمایی 9 خوشش آمد، به پروژه ملحق شد، از آن پشتیبانی کرد، پاملا پتلر(فیلمنامه نویس) را معرفی کرد و استودیو را برایمان دست وپا کرد. همیشه به حضور او دلگرم بودم و اسمش اعتبار زیادی به کارمان بخشید؛ درمجموع می توان گفت که تجربه بسیار خوشایندی بود.

تیم برتون چطورآدمی است؟

سرچشمه ایده های جنون آمیز و بسیار ژرف. در هنگام بروز مشکل ، پیشنهادهای دیوانه کننده ای می دهد که البته فقط بعضی از آنها عملی است. زمان تدوین کارهایی می کند که درک تماشاگر از شخصیت تغییر می یابد؛ با اتکا به نظراتش می توان شخصیت ها را قوی تر،ارزشمندتر وهیجان انگیزتر کرد.

برای نوشتن این بلاگ از مرجع زیر کمک گرفتیم:

Animation world Network (Sep. 2009) 

مجله صنعت سینما ( شماره 88 ) سال هشتم _پانزدهم آبان 1388

 ​