جان لسه تر بزرگ شده کالیفرنیاست. پدرش مدیر فروشگاه ماشین بود و مادرش معلم درس هنر مدرسه. مادر لسه تر، همیشه بچه ها را به نقاشی کردن تشویق می کرد. به همین دلیل جان از کودکی طراحی را شروع کرد. در پنج سالگی اولین جایزه ش برای طراحی را به مبلغ 15 دلا برد.

در کودکی بسیار خیال بافی می کردم

لسه تر می گوید: « در کودکی بسیار خیال بافی می کردم، مطمئنم معلم هایم همیشه به مادر و پدرم تاکید می کردند باید بیشتر به درس گوش بدهم.»

او عاشق کمیک استریپ بود و دیوانه وار فیلم های انیمیشن را پی گیری می کرد.

جان بالاخره با دیدن انیمیشن شمشیر در سنگ، کاری از کمپانی دیزنی آرزویش را برای خانواده اش گفت؛ او می خواست در کمپانی دیزنی کار کند.

کمپانی دیزنی

او برای کمپانی نامه نوشت و آن ها او را به تور داخل کمپانی بردند و از او خواستند برای ورود به کمپانی حسابی روی طراحی اش کار کند.

او از همان دوران دبیرستانش نامه ای دریافت کرد که مدرسه وابسته به دیزنی دارد دانشجو می پذیرد. او برای آن ها رزومه خود را فرستاد و آن ها او را قبول کردند.

او بعد از گذراندن مراحل مختلف تحصیلی بالاخره وارد خود کمپانی دیزنی شد. جایی که فراز و نشیب های فراوانی برایش در پیش داشت.

دیزنی به او یک پیشنهاد داد:

او علاقه ی زیادی به کارهای کامپیوتری داشت و دیزنی به او یک پیشنهاد داد: فیلم تران.

در آن زمان به نظر می رسید کمپانی دیزنی می خواهد دست به تجربه ای بسیار تازه بزند و فیلمی کامپیوتری بسازد.

بعد از کار روی این فیلم بود که کمپانی لوکاس فیلم او را برای ساختن یک انیمیشن یک دقیقه ای استخدام کرد. او هم برای آن ها انیمیشن ماجراهای آندری و والی بی را ساخت.

در آنجا با اد کتمول آشنا شدند و تصمیم گرفتند تا سر حد ممکن روی انیمیشن کامپیوتری کار کنند.

در آن دوران موفقیت بخش کامپیوتر لوکاس فیلم باعث بی اعتمادی زیادی بین سایرین شده بود، چون فقط قرار بود که واحد تحقیقاتی صرف باشد.

در اینجا بود که کتمول به فکر جدا شدن از لوکاس فیلم و پیدا کردن یک سرمایه گذار شد. به همین دلیل به کمک استیو جابز، پیکسار متولد شد.