راتاتویی، محصول سال 2007 و  کاری جذاب از استودیوی خلاق پیکسار است و استودیو دیزنی ، کار توزیع آن را بر عهده داشته است. راتاتویی، هنگام نمایش عمومی، توفانی به پا کرد، اسکار هم گرفت و استقبال تماشاگران از آن نیز، خوب ارزیابی شد.

کار تیمی این دو غول انیمیشن سازی، خود به خود مخاطب را برای دیدن این انیمیشن جذاب مشتاق می کند، خصوصا که موفق به دریافت جوایز اسکار و گلدن گلوب نیز شده باشد.

کارگردانی این انیمیشن به عهده ی فیلیپ بردلی برد ، کارگردان ، فیلمنامه نویس و تهیه کننده امریکایی است که آثاری چون شگفت انگیزان ، سیمپسون ها و … را در کارنامه دارد.

رویای رمی

داستان این انیمیشن جذاب و تماشایی درباره موش خوش قلب و خلاقی به اسم رمی است که رویای سرآشپز شدن در شهر غذا ، پاریس را دارد . او خود را کشف می کند و در راه رسیدن به آرزویش شجاعانه عمل می کند. قبل از همه من یه موش هستم و این یعنی زندگی برام سخته!

از همان ابتدا که رمی را میبینیم، او خودش با مونولوگی که می گوید، داستان را لو می دهد: « این من هستم. فکر می کنم لازمه یه کم به زندگیم بیشتر فکر کنم. مشکل من چیه؟ قبل از همه من یه موش هستم. و این یعنی زندگی برام سخته.»

به سرعت و پس از چند دقیقه حس بویایی فوق العاده رمی برای ما فاش می شود. پس او کسی است که قرار است با استفاده از این حس، زندگی اش را عوض کند.

واقع گرایی برای دنیای کودکان

ظاهرا فیلمنامه نویس عجله دارد تا هر چه زودتر رمی و خانواده اش را  به پاریس برساند. فیلمنامه نویسانِ دیزنی بر عنصر واقع گرایی تاکید می کنند. موش ها از آدم ها و از تله موش ها می ترسند.

در واقع همه عناصر اصلی فیلمنامه طوری طراحی شده اند که به این واقع گرایی خدشه وارد نکنند. حضور منتقد آشپز در فیلمنامه – که توضیح شخصیت آن برای کودکان سخت است – نشان می دهد فیلمنامه صرفا یک انیمیشن کودکانه نیست.

راتاتویی به عنوان یک انیمیشن کودکانه، اثری است که جذابیت فیلم های آشپزی را هم دارد. پیوند بین دنیای انیمیشن و دنیای آشپزی، اهمیت خاصی دارد و  فضای خوبی برای نشان دادن تم انیمیشن های کودکانه است.

زندگی انسان ها و حیوانات و رابطه دوستی بین آن ها در انیمیشن های زیادی موضوع اصلی بوده و پیام های اخلاقی ویژه ای را عمیقا بررسی کرده است. تنها بودن رمی در خانواده، و شیوه ی زندگی که دوست نداشته، شرایطی را بوجود می آورد تا به به دنیای آرزوهایش یعنی رستوران گوستو وارد شود.

اینجاست که او می تواند استعداد خود را پرورش دهد. لینگوینی، آشپزی جوان که مثل رمی، احساس تنهایی می کند با او مواجه می شود و موقعیت خود را در رستوران محکم می کند.

به میزان زیادی خوشرنگ و دلپذیر

در دنیای واقعی شاید موش ها برای اکثر ما ترسناک یا حتی چندش آور باشند، اما شما عاشق موش ها می شوید وقتی راتاتویی را می بینید. این قدرت انیمیشن است که اینگونه به ما احساس همذات پنداری می دهد و از طرفی مفاهیم زیبای زندگی را نیز به ما یادآوری می کند.

دقت و ظرافت های کارگردانی در خلق لحظات بامزه و تاثیر گذار فیلم مخاطب را بوجود می آورد. ذوق طراحان و انیماتورها در خلق شخصیت ها و حرکات باورپذیر ما را به همذات پنداری و همراهی هر چه بیش تر با این موش های کوچک سوق می دهد.

صدای بازیگران این فیلم نقطه قوت دیگری است که مخاطب را جذب می کند و رنگ و نوری که در این انیمیشن وجود دارد ، همه و همه باعث رضایت ما از دیدن این انیمیشن می شود.

همچون همان بشقاب خوش رنگ و لعاب راتاتویی (غذای قدیمی فرانسوی و عنوان فیلم) که دوست داریم ما نیز همچون ایگو مزه اش را بچشیم.همه چیز در این  انیمیشن به میزان زیادی خوشرنگ و دلپذیر است.

این مقاله را به کمک مجله فیلم نگار شماره 70 نوشتیم.

بیشتر بخوانید: چرا «کتاب زندگی» اثری پر از گرما و تحرک است؟

بیشتر بخوانید: انیمیشن لگو، استاپ موشن یا انیمیشن سه بعدی؟

بیشتر بخوانید: Inside out؛ نبوغِ پیکسار

 بیشتر بخوانید: شرک برای همیشه

بیشتر بخوانید: داستان اسباب بازی 3