ارباب حلقه ها؛ در ستایش گذشتگان
25 آذر 1401 1402-03-04 12:23ارباب حلقه ها؛ در ستایش گذشتگان
آنچه در این بلاگ می خوانید
در مقدمهی کتاب داستان از رابرت مککی ، این نویسنده توجه به کهنالگوها را برای جهانی کردن یک اثر دراماتیک، ضرورتی اجتنابناپذیر میخواند. زیرا قدمت آنها به قدری است که فردیت دنیای شخصی یک فرد به تنهایی توانای مقابله با آن را در جهانیشدن ندارد.
جی.آر.آر.تالکین
به زبانی دیگر دیوارهای کاهگلی روستای فردی میتواند برای شخصی یادآور تمام اصول و ساختمان اعتقاداتش باشد در صورتیکه برای فردی دیگر لباس مرد عنکبوتی یادآور رابطه عمیقش با قهرمانپروری پدرش در او باشد، اما خانواده، گذشته، معناهایی که در این دو شکل گرفتهاند چیزهایی است که هر دو نفر با آن ارتباط برقرار کرده و آن را برای خود ترجمه میکنند.
جی.آر.آر.تالکین این نکته مهم را خوب فراگرفته و با جسارت بسیار از تکراریترین و قدیمیترین داستان شروع میکند: تقابل خیر و شر.
آنقدر به قدرت این تقابل اعتماد دارد که خوانندهی داستانهایش نیز سراپا گوش میایستد تا این نویسندهی خوشذوق او را با خود به دنیای اعجابانگیزش ببرد.

ارباب حلقهها
در حال حاضر ارباب حلقهها نقطه عطفی برای سینما به حساب میآید که در اکرانهای اولیه مخاطبانش را چنان مجذوب خود کرد که حتی تا چند هفتهی پیش، پس از گذشت 20 سال نیز تمام سینمادوستان جهان مشتاقانه چشم به راه سریال آن بودند.
از زمانی که جهش ژنیتیکی در تکامل بشر اتفاق افتاد، بزگترین قدرت یعنی قدرت خیالپردازی به او اهدا شد و داستان متولد شد.

تقابل خیر و شر
درونمایهای که بیشتر از همه انسان اولیه جذب آن شد تقابل خیر و شر بود. نور همه جا را روشن میکرد به انسان کمک میکرد تا کنترل بیشتری بر محیط اطرافش داشته باشد. تاریکی دشمنش بود چون پر از ناشناختهها و خطراتی بود که بقای او را تهدید میکرد. پس نور و هرچه به آن مربوط میشد مانند آتش، دوست انسان و نماد خیر و خوبی شد و هرچه به تاریکی مربوط میشد دشمن و بدی نام گرفت مانند شب و سیاهی. این موضوع چنان گسترش پیدا کرد که حتی پایهی یکی از دینهای باستانی چون زرتشت را شکل داد. تالکین نیز این درونمایهی نور و تاریکی را ریشهی ارباب حلقهها قرار داد.

داستان از فرودو بگینز شروع میشود
انسانی با نژاد هابیت و نشانهی بارز قد کوتاه است. فرودو وارث حلقهای از سمت عمویش میشود که یکی از نُه حلقهای است که بسیار سال پیش ساخته و قدرت را در بین الفها دورفها و انسانها به همراه سائورون، ارباب تاریکیها تقسیم شدهاست. در یکی از جنگها گم شده و چندین سالی در نزد عموی فرودو یعنی بیلبو بگینز بودهاست.

حال فرودو بهترین شخصی است که میتواند این حلقه را تا مکانی که مقدر است انداخته و از بین ببرد. زیرا که اگر این حلقه به دست سائورون یا هر کسی دیگر بیفتد قدرتش مورد سو استفاده قرار میگیرد و شخص را تحریک به سلطهگری بر تمام جهان میکند.

موجودات خیالی
تخیل، ظاهر را در بر داشت و موجودات خیالی مانند گالوم یا اورکها نماد آن بودند. اما منشا آنها در واقعیت و تاریخ بشر قرار داشت. مانند خود هابیتها که در واقعیت وجود داشتهاند و در نواحیای حدود خاور دور میزیستهاند و امروز جز در تخیل انسان، نمیتوان آنها را دید یا درختانی که به سادگی نماد صدای زمین بودند و از دستدرازیهای بشر مینالیدند یا سائورونی که نامش یادآور موجود پلیدی چون ساتورن در افسانههای یونانی است.

این وصل شدن و یکی شدن با تاریخ در آثار دیگری چون داستان موفق تلماسه از فرانک هربرت نیز دیده میشود که اسطورهها با حقایق تاریخی و تنوع فرهنگی که بیشتر در تشابه اسامی و در جاهایی با اشاره مستقیم استفاده شده، شکل گرفتهاند. مانند لقب مهدی به عنوان ناجی بشر که به شخصیت اصلی رمان تلماسه داده شده است.

نشانهها
تالکین تا آنجا که توانسته از نشانههای فرهنگهای مختلف و مطابق با خصوصیات مردم آن منطقه در فضایی خیالی استفاده کرده تا نشان دهد که چقدر به قاعدهی کثرت در وحدت علاقه داشته و پایبند است. کثرتی که بیشتر در جزئیاتی خود را نشان میدهد که زیر خط اصلی داستان نهان است و در عین حال تازگیای به آن میدهد که بازگویی هزارمین بار داستان خیر و شر ( در جایگاه موضوع واحد ) همچنان جذاب باشد و به عنوان چهرهای جدید در ذهن مخاطب جای گیرد.

جزئیاتی چون پرچم هر قومی با موتیفهای خاص خود به همراه معماری و اخلاق قومی که همه در هماهنگی با طبیعت آن منطقه است و همین ویژگی بیشترین تشابه را به تمدنهای باستانی با خرد قیمتی آنها در انتخاب سبک و روش زندگیشان نشان میدهد. جزئیاتی که هر مخاطب کتاب ارباب حلقهها با دیدن آنها در قالب سینما و پردهی بزرگ شگفتزده میشود. حال که این به نوعی یکی از مهمترین رگ خوابهای مخاطب جهانی این اثر شناخته میشود، پس بهترین جلوههای ویژهای که امکان ساخت آن در هر سالی بوده، برای خلق آنها به کار گرفته شده است. جلوههای ویژهای که از اولین فیلم این مجموعه تا به امروز و در سریال حلقههای قدرت میتوان تکامل آن را شاهد بود.

جی.آر.آر. تالکین برای کامل کردن دنیای داستانش حتی نقشی فیلسوفانه را در مقابل تاریخ و واقعیت گذشته به خود میگیرد و در دیالوگهایش آن را بروز میدهد مانند دیالوگی که یک الف به یک دورف میگوید الفی که خود نامیراست و بخش بزرگی از تاریخ را به چشم خود دیده است: «برخی از دروغها چنان بیخ و بن دارند که حتی ریشهها و سنگها نیز آنها را باور کردهاند.»

پیترجکسون، کارگردان مجموعه اربابحلقهها و سه گانهی هابیت همچون مترجمی پا به دنیای داستانی تالکین گذاشته و سعی کرده تا قسمتی از حروف جی.آر.آر دنیای تالکین را همچون خواندن زبانی باستانی با دنیای بصری سینماییاش بازخوانی کند و در مقام شوالیهای اولین سوگندی که میخورد وفاداری به دنیای تالکینشاه باشد تا به همراه هم بتوانند سرزمین عاشقان واقعیت/خیال را فتح کنند.
این بلاگ به سفارش سایت اتاق آبی تهیه شده و استفاده از آن با ذکر منبع بلامانع است.
پست های مرتبط
پنج کتاب برای شروع فیلمنامه نویسی
داستان چیست؟
آرکی تایپ چیست؟
بارش فکری چیست؟ 7 نکته برای بارش فکری کارآمد
10 نکته ای که طرفداران حلقه های قدرت آمازون نمی دانند
جستجو
دسته بندی ها
نوشتههای تازه
- چگونه پروژه دیجیتال را مدیریت کنم؟ 8 راهکار بودجه بندی
- نرم افزار ایلاستریتور چیست؟
- آیا چت جی پی تی شغل دیجیتال آرتیست ها را می دزدد؟
- چرا یادگیری مهارتهای نرم برای دیجیتال آرتیست مهم است؟
- 6 کتاب درباره سینمای مستند
- 6 کتاب برای آشنایی با تدوین فیلم
- شش کتاب برای طراحان گرافیک
- پنج کتابی که عکاس ها می خوانند
دوره های اخیر
پر امتیازترین محصولات