اندازه نماها،در داستان گویی چه تاثیری دارند؟
18 مرداد 1400 1402-03-04 11:55اندازه نماها،در داستان گویی چه تاثیری دارند؟
اندازه نماها،در داستان گویی چه تاثیری دارند؟
نما چیست؟
نما یعنی تصویری که بی وقفه و با یک بار روشن و خاموش کردن دکمه ی ضبط دوربین ثبت می شود.
نمای معرف چیست؟
نمایی که جغرافیای محل را نشان می دهد، به طوری که بیننده متوجه می شود رویداد در چه مکانی اتفاق افتاده است.
دوری و نزدیک
ژان لوک گدار می گوید:
نمای نزدیک برای تراژدی ابداع شده و نمای دور برای کمدی.
نمای نزدیک
معمولا این نما برای «تاکید» استفاده می شود. هیچکاک از این اندازه نما برای تاکید و جلب توجه تماشاگر به اشیایی که در بافت ماجرا نقش مهمی داشتند بهره می برد.
نمای بسیار نزدیک
در صحنه ی معروف حمام فیلم «روانی» ساخته ی هیچکاک، نماهای بسیار درشت از دهان « ماریون کرین» که با فریادی خاموش باز می شود و چشمی که وحشت زده بازمانده، هرگز از یاد بیننده نمی رود.نمای بسیار درشت را باید به اندازه به کار برد تا به مواردی در داستان اشاره شود که در بافت داستان نقش اثر گذاری داشته باشد.
نمای دور
برخلاف ادعای گدار، برای تراژدی هم کارآمد است. چون درد و دریغ ، تماشای مرگ را آسان می کند.
کارگردانان فیلم های وسترن از نمای دور و خیلی دور استفاده می کنند، این نماها، گستردگی و عظمت طبیعت را به بیننده منتقل می کنند. در فیلم «شین» اثر «جورج استیونس» در چشم انداز کوهستانی برف پوش، گوزنی از یک نهر آب می خورد
نمای سربالا و نمای سرپایین
نمای سربالا موضوع را بزرگ تر و با عظمت تر از آنی که واقعا هست نمایش می دهد. چنین نمایی می تواند مفهوم تسلط و اقتدار را برساند.
نمای سرپایین دوربین «گریفیث» در فیلم «آبراهام لینکلن» از رییس جمهور که در اتاق قدم می زند، به تماشاگر یادآوری می کند که فشار و بار مسئولیت حتی مردان بزرگ را نیز کوچک و حقیر می کند.
گاهی اوقات، به جای هر نوع تصویرگری یا نمادگرایی، این متن فیلمنامه است که اقتضا می کند زوایه ی دوربین سربالا یا سرپایین باشد. در واقع، فیلمنامه و تفسیر کارگردان از آن است که ماهیت نما را مشخص می کند.
فاصله ی دوربین تا شی و کاراکتر
هفت نمای مختلف را شامل می شود:
نمای خیلی دور
سوژه یا کاراکتر در پس زمینه نما قرار دارد.
محیط به اندازه سوژه اهمیت دارد.
نمای کمی دور
تمام بدن سوژه در میانه ی نما قرار می گیرد.
نمای متوسط
این نما کاراکتر را از کمر یا زانو به بالا یا پایین قاب می گیرد.
دوربین از بدن فاصله کافی دارد تا کاراکتر درارتباط با محیط خود (مثلا یک آپارتمان) دیده شود.
معمولا کارکترها نصف تا دوسوم قاب را پُر خواهند کرد.
این نماها اغلب در سکانس های داخلی استفاده می شوند.
اگر در نمای متوسط دو نفره، دو کاراکتر توسط یک شی (مثلا یک ستون، یک میز یا یک تلفن) از هم جدا شده باشند، معنای نما از صمیمیت به تقابل تغییر حس خواهد داد.
این نما، اندازه رایج فیلم های گفت و گو محور است.
هم ویژگی های مثبت « نمای نزدیک» را دارد و هم « نمای تمام قد»:
هم اندام بازیگر را داریم، هم موقعیتی که در آن قرار گرفته و هم می توانیم تغییرات جزیی صورت را مشاهده کنیم.
نمای کمی نزدیک
در این نمای نزدیک، یک یا دو کاراکتر و معمولا شانه ها یا سینه و سر در قاب قرار می گیرد.
نماهایی که از کمر به بالا قاب بندی شده، به شرط آن که کاراکتر درست در جلوی قاب باشد و قاب را پُر کند.
این نما، به اتحاد و صمیمیت اشاره دارد.
نمای نزدیک
گستره ی زبانی زیادی دارد:
خیره شدن – اشک ریختن – نگاه تند و خشمگین – عشق – نگاه دزدکی – انتظار
در این نوع نما« چشم » بازگوکننده ترین اندام بازیگر است.
چشم جایی که دیالوگ ندارد، همه چیز را می گوید.
در این نما، می توان نگاهِ کاراکتر را دنبال کرد به موضوع دیگری در صحنه انتقال یافت.
نمای اینسرت (Insert)
نمایی نزدیک که در آن روی یک شی تاکید دارد تا انسان.
نمای خیلی نزدیک
سوژه کل پرده را پُر می کند.
این نما، انرژی زیادی دارد، گویی به حریم شخصی کاراکتر وارد می شود.
احساس صمیمیت و یک دلی را نشان می دهد.
گویی به ذهن یا اندیشه ی سوژه راه پیدا کردیم.
ممکن است به شی خاصی تاکید شود که در تحول روایت نقش مهمی ایفا می کند.
تکرار نمای خیلی نزدیک در طول فیلم، ارزش نمادینی به آن اضافه می کند.
چگونه نماها را انتخاب کنیم؟
نماها باید متناسب با موضوع، اندازه گیری و باهم تلفیق شوند. مثلا جایی که دیالوگ گفته نمی شود، لوکیشن را معرفی کنید.
این بلاگ به سفارش سایت اتاق آبی تهیه شده و استفاده از آن با ذکر منبع بلامانع است.